غروب را دوســـت دارم چون رنگ شــــراب است
شــــــراب را دوسـت دارم چون رنگ خـــون است
خــــون را دوســــــــــت دارم چون در قلبــــم است
قلبــــــم را دوســـــتت دارم بی آنکه بدانم چــــــرا؟
زندگی رو دوست دارم با تمام بدبیاریش ،
عاشقی رو دوست دارم با تمام بی قراریش من می خواهم اشک را بفهمم ،
وقتی از چشمام می ریزه ، تنهایی گرچه کشنده ست ،
واسه من خیلی عزیزه ،
تو کتاب نوشته عاشقی خیلی تنها خیلی خسته ست .
یادش بخیر اون روزا 22 / 9 / 87
عشق محکومی است که مکالمه نمیشود بیماری است که معالجه نمیشود و دردی است.
که درمان نمیشود آشنایی است که بیگانه نمی شود اما با تمام این ها من محبت را دوست دارم .
من غم را در سکوت و سکوت را در شب و شب را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم .
عاشـــقت گشتم گفتی عاشقان دیوانه اند
عاقــــبت عاشق شدی دیدی که خود دیــوانه ای
به من گفتی چگونه دوســت داشته باشم به من نگفتی
که چگونه فراموشت کنم پس هرگز فــراموشت نمیکنم
بی تو هرگز
?Inever for get you
jast for you
خداوندا گله دارم
سکوت را انتخاب میکنم برای فریاد زدنم
و زندگی را به اجبار می گذرانم
خداوندا گله دارم
برای آنچه که می بینم اما نمی توانم کاری بکنم
قفل غمها را با کدامین کلید از روزگار بگشایم
خداوندا گله دارم
ز این روزگار
ز تاریکی
ز غمها
ز شادی ها
ز انسانها
ز خود نیز من گله دارم
گلی می میرد تا عشقی به وجود آید و پس از مدت ها عشق می میرد
تا نهالی سبز شود در این صورت ای گل با طراوت
زیبا برای همیشه پژمرده و پرپر شو تا عشق ها ابدی وجاودان باقی بمانند.
برو تنهام بزار تنهایی