رو بر گردوندی از تنها عشقت
رو کی خیره میشه بی من چشمت
دل سوزوندی منو بردی از یاد
بی تاثیر بود پشتت داد و فریاد
الکی تب میکردم راس راسکی میمردی
با یه چشمک دلو تا آسمونا میبردی
الکی دل میکندم که بگی وایسا برگرد
نمیدونستم از دستم داری میشی دلسرد
الکی بغض میکردم راستکی گریه کردی
اینقدر بد بودم آخرشم ول کردی
رفــــــــتــــــــــی........
تاریخ : پنج شنبه 91/5/12 | 5:44 صبح | نویسنده : مصطفی حسن نژاد | نظرات ()