سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هوس کردم بازم امشب، زیر بارون و تو خیابون
به یادت اشک بریزم، طبق معمول همیشه
آخه وقتی بارون میاد،رو صورت یه عاشق مثل من
حتی فرق اشک و بارون، دیگه معلوم نمیشه
امشب چشای من، مثل ابرای بهاره
نخند به حال من، که حالم گریه داره
چرا گریم نمیتونه، رو تو تاثیر بزاره
آره بخند، بخند که حالم خنده داره
این عشق یک طرفه من رو، کشونده تو خیابون
نمیخوام توی این خلوت، کسی دور و برم باشه
نه پلکام روی هم میرن، نه دست میکشم از گریه
نه میخوام بند بیاد بارون، نه چتری رو تنم باشه
امشب چشای من، مثل ابرای بهاره
نخند به حال من، که حالم گریه داره
چرا گریم نمیتونه، رو تو تاثیر بزاره
آره بخند، بخند که حالم خنده داره
نه پلکام روی هم میرن، نه دست میکشم از گریه
نه میخوام بند بیاد بارون، نه چتری رو تنم باشه
امشب چشای من، مثل ابرای بهاره
نخند به حال من، که حالم گریه داره
چرا گریم نمیتونه، رو تو تاثیر بزاره
آره بخند، بخند که حالم خنده داره

 






تاریخ : سه شنبه 91/10/12 | 9:34 صبح | نویسنده : مصطفی حسن نژاد | نظرات ()

موندم از کجا شروع شد ؟ که تو رو دوباره دیدم
هنوز از راه نرسیدم به ته قصمون رسیدم
یکی جز من تو دلت بود واسه این بود برنگشتم
وقتی لبخندتو دیدم حتی از خودم گذشتم !
این فداکاری من رو دیگه جز من کی میدونه ؟
جز تویی که خوبیامو دیگه یادت نمیمونه ؟؟
شاید اصلا دیگه یادت بره که مثل قدیم جون منی
ولی یادت نره خوشبختی الانتو مدیون منی
شاید اصلا دیگه یادت بره که مثل قدیم جون منی
ولی یادت نره خوشبختی الانتو مدیون منی
وقتی محتاج تو بودم تو فداکاری نکردی !!
حال و روز منو دیدی اما باز کاری نکردی !!
شونه خالی کردی از من با هزار عذر و بهونه
درد و دل کردم دوباره با در و دیوار خونه
این فداکاری من رو دیگه جز من کی میدونه ؟
جز تویی که خوبیامو دیگه یادت نمیمونه ؟؟
شاید اصلا دیگه یادت بره که مثل قدیم جون منی
ولی یادت نره خوشبختی الانتو مدیون منی
شاید اصلا دیگه یادت بره که مثل قدیم جون منی
ولی یادت نره خوشبختی الانتو مدیون منی






تاریخ : یکشنبه 91/10/10 | 12:41 صبح | نویسنده : مصطفی حسن نژاد | نظرات ()

برو که خسته ام تا دیدی وابسته ام
روزی صد بار قلبه من و شکستی

برو که بسمه تو سینه پر از غمه
برو همین و تو مگه نخواستی؟

برو شکسته ام من و شبا اشک و غم
تنها موندیم گفتی برات مهم نیست
برو دلم پره بدجور ازت دلخوره
برو دلم دیگه به نام تو نیست

برو که از تو عشقه تو من دیگه دل بکنم
اونی که زندگیشو داده پای غمه تو منم
وقتشه دل بکنم

برو بگو به همه تو خوبی بگو خیلی بدم
برو فکر منم نکن تنهایی رو بلدم
دیدی چه جوری شدم

بگو چی بین ماست برو نگو اشتباست
باور کن من خسته شدم عزیزم

برو که وقتشه برو دلم حقشه
آخه تا کی باید من اشک بریزم

برو تموم بشه برو دل آروم بشه
دستام دیگه با دسته تو غریبست

برو دیوونه شم آخه چجوری بگم
کاش دلم دل به عشق تو نمی بست

برو که از تو عشقه تو من دیگه دل بکنم
اونی که زندگیشو داده پای غمه تو منم
وقتشه دل بکنم

برو بگو به همه تو خوبی بگو خیلی بدم
برو فکر منم نکن تنهایی رو بلدم
دیدی چه جوری شدم






تاریخ : شنبه 91/10/9 | 12:52 صبح | نویسنده : مصطفی حسن نژاد | نظرات ()

یا برگرد نزار دیر بشه خسته شم
نزار قلبم بره جایی وابسته شم
دله من تنگ شده باز بیا پیشه من
بیا بازم تو گوشم یه حرفی بزن

بگو دوستم داری من که دوست دارم
بیا برگرد نزار بی تو جایی برم
بیا برگرد دله من برات پر زده
بیا تنها نرو وای چه بده

بگو دوستم داری زل بزن تو چشم
بزار حرفه دلم رو دوباره بگم
تو رو میخوام بیا تو هنوز عشقمی
بگو تنگه دلت واسه من یکمی
بیا برگرد هنوزم دلم خونته
بیا برگرد یبار گوش به حرفم بده
تو رو میخوام بیا تو هنوز عشقمی
بگو تنگه دلت واسه من یکمی

بیا بازم بیا دل ببازم بیا
بیا دنیام و با تو بسازم بیا
بیا دنیام شده باز تماشای تو
دله من تنگ شده واسه چشمای تو

دلم هر جا بری میره دنباله تو
بیا احساسه من قلبه من ماله تو
بیا تنهام نزار دیگه برگرد بیا
تو که میدونی پیشه همه قلبه ما

بگو دوستم داری زل بزن تو چشم
بزار حرفه دلم رو دوباره بگم
تو رو میخوام بیا تو هنوز عشقمی
بگو تنگه دلت واسه من یکمی
بیا برگرد هنوزم دلم خونته
بیا برگرد یبار گوش به حرفم بده
تو رو میخوام بیا تو هنوز عشقمی
بگو تنگه دلت واسه من یکمی

نبض احساس

دلخوری از بغض پری میفهمم
ناراحتی غصه داری میفهمم
دلواپسه فردای با من بودنی
دلگیری از من اما درگیره منی

داری دل میزنی دل میکنی تو کم کم
من بهت حق میدم من حالت و میفهمم
داری دل میزنی دل میکنی تو کم کم
من بهت حق میدم من حالت و میفهمم

نبض احساست و میگیرم و حالت خوش نیست
این دفعه نیت من خیره تو فالت خوش نیست
دارم میبازمت ای داده بیداد
خودم کردم که لعنت بر خودم باد

دارم میبازمت ای داده بیداد
خودم کردم که لعنت بر خودم باد

دلخوری از بغض پری میفهمم
ناراحتی غصه داری میفهمم
دلواپسه فردای با من بودنی
دلگیری از من اما درگیره منی

داری دل میزنی دل میکنی تو کم کم
من بهت حق میدم من حالت و میفهمم
داری دل میزنی دل میکنی تو کم کم
من بهت حق میدم من حالت و میفهمم

نبض احساست و میگیرم و حالت خوش نیست
این دفعه نیت من خیره تو فالت خوش نیست
دارم میبازمت ای داده بیداد
خودم کردم که لعنت بر خودم باد

دارم میبازمت ای داده بیداد
خودم کردم که لعنت بر خودم باد






تاریخ : شنبه 91/10/9 | 12:50 صبح | نویسنده : مصطفی حسن نژاد | نظرات ()

دلم تنگه مثه ابرای تیره
تو یه حسی مثه زندون اسیره
تو از احساس من چیزی نمیدونی
که داری بیخودی من و می رجونی

یه امشب جای من باش جای اونی که چشماش
به در خشک شد ولی عشقش نیمومد
یه امشب همسفر باش مثه من در به در باش
جای اون که به دنیا پشته پا زد

باید کاری کنی آروم بگیرم
باید یک لحظه دستات و بگیرم
باید برگردی امشب باز به این خونه
باید این لحظه ها یادت بمونه

یه امشب ماله من باش ماله مردی که دستاش
به جز دسته تو همراهی نداره
بزار یادت بیارم چجوری بی قرارم
دله من غیر تو راهی نداره

من از تو یاد گرفتم تمامه زندیگیمو
حالا با کی بگم این قصه ی وابستگیمو؟
رو دوشه کی بزارم یه دنیا خستگیمو؟
باید کاری کنی تو که باز مثله قدیما
به هم خیره بشن چشمای خیس و اشکیه ما
همین امشب که تنهام باید برگردی اینجا

باید کاری کنی آروم بگیرم
باید یک لحظه دستات و بگیرم
باید برگردی امشب باز به این خونه
باید این لحظه ها یادت بمونه

یه امشب ماله من باش ماله مردی که دستاش
به جز دسته تو همراهی نداره
بزار یادت بیارم چجوری بی قرارم
دله من غیر تو راهی نداره






تاریخ : شنبه 91/10/9 | 12:47 صبح | نویسنده : مصطفی حسن نژاد | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.